یادداشت‌هایی (شاید) برای فردا :)

وبلاگ شخصیِ خانمِ سین

یادداشت‌هایی (شاید) برای فردا :)

وبلاگ شخصیِ خانمِ سین





شبِ اولِ محرم

چهارشنبه, ۲۰ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۱۴ ب.ظ

اومدم تنهایِ تنها

من همون تنهاترینم؛

اومدم تو این غریبی

زیرِسایتون بشینم... 
اومده دوباره اون که

بیقرار و سر به زیره؛

همه‌ی حاجتش اینه پای پرچمت بمیره ... 
اومدم با آه و گریه این قشنگترین سلامه؛

همه‌یِ دار و ندارم اشکِ رویِ گونه‌هامه!

از خودم گلایه دارم منو از خودم جدا کن ... 

روم سیاهه یابن‌ الزهرا تو برای من دعا کن…

 

[خدایا این حالِ خوبِ بین شیفت رو ازم نگیر:')]

اما باید یه بلاگِ اختصاصی درمورد این شب‌ها و حس و حالش بنویسم تا یادگاری بمونه :) 
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۲۰
خانمِ سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">