یادداشت‌هایی (شاید) برای فردا :)

وبلاگ شخصیِ خانمِ سین

یادداشت‌هایی (شاید) برای فردا :)

وبلاگ شخصیِ خانمِ سین





کرونا

جمعه, ۲۹ مرداد ۱۴۰۰، ۰۳:۳۵ ب.ظ

با امروز می‌شود چهار روز 

تب... بدن درد... سرفه‌های خشک...گلو درد که این از همه برایم زجر آور تر است. 

همین هفته بود که از درِ بیمارستان علی‌بن‌ابی‌طالب رد شدم و با دیدن  ازدحام جمعیت آهی کشیدم و اللهم الشف کل مریضی زیر لب زمزمه کردم و در دل گفتم خدایا شکرت که در این شهر کوچیک و با وجوداین همه بیمار هنوز مریض نشدم... که گویا اونجا بود که ویروس کرونا در جوابم گفت زِکی ‌:)

برو که شب برایت سورپرایز دارم. 

راسی! 

امسال اولین سالی بود که ده شبِ محرم در خانه ماندم...

چقدر دلم برای روضه و یک دل سیر گریه به حالِ خودم تنگ شد..

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۵/۲۹
خانمِ سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">