یادداشت‌هایی (شاید) برای فردا :)

وبلاگ شخصیِ خانمِ سین

یادداشت‌هایی (شاید) برای فردا :)

وبلاگ شخصیِ خانمِ سین





الهم اشف کل مریض

سه شنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۲:۰۱ ق.ظ

وقتایی که خیلی حالم بده 

حالا یا مریضم یا استرسی چیزی دارم و دیگه هیچی بهم افاقه نمیکنه 

تنها مرحمم میشه دستای مادرم:) 

که وقتی میگیرمش تو دستام، انگار آبیه رو آتیش:) 

(خدا این نعمت رو از هیچ بنده‌ای نگیره) 

مثل امشب که فقط خدا میدونه که چی بهم گذشت

یا خیلی شبای دیگه که بخاطرش از خواب پریدم... 

هیچ کس اون لحاظ نمیتونه درک کنه حالم رو 

 

امشب یهو بغضم ترکید و  گفتم چرا من باید اینطور باشم؟

از بین این همهههه آدم، چرا من؟ 

و پشت بندش کلی آدم اومدن جلوی روم که مشکل من در مقابل اونا هیچ بوده و هست! 

 

ای که درد و درمان نزد توست 🤲🏻

ای که جز خیر و نیکی و رحمت به سمت بندگانت فرو نمیفرستی

ای که برای هر درد و نیازی، درمان و التیامی آفریدی

ای که تنها قطره‌ای از مِهر خودت در وجود مادر قرار دادی و او مهربانترین پناهِ زمینیِ ما شد

ای که شفای همه بیماران به دستانِ پر قدرت توست 

به حقِ علی اکبرِ امام حسین (ع) همه مریضانِ روحی و جسمی و... را اساعه شفایِ عاجل و کامل عطا بفرما 🤲🏻

 

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۰/۱۲/۲۴
خانمِ سین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">